خواب ها و رویاهای من

گاهی اتفاقات عجیبی رخ می دهد که هیچ توضیحی برای آن نیست. در این وبلاگ از این تجربه ها می نویسم و همچنین از رویاهایم.

گاهی اتفاقات عجیبی رخ می دهد که هیچ توضیحی برای آن نیست. در این وبلاگ از این تجربه ها می نویسم و همچنین از رویاهایم.

۲ مطلب در شهریور ۱۳۹۹ ثبت شده است

به ماه زیاد نگاه می کنم و گاهی التماسش می کنم حقیقت خودش را به من نشان دهد.

 

از حیوانات هم زیاد می پرسم شما کیستید؟

 

 گاهی فکر می کنم  آنها نمادی از وجود خود ما هستند.

 

خواب  دیدم چند گاو بزرگ و سیاه که پوزه گوشتخواران وحشی را داشتند به من حمله کرده بودند. یک اژدهای سیاه و بدقیافه هم بود. چیزی مثل تمساح سیاه بدون دست و پا که پوزه مار داشته باشد.

 

من مثل همیشه به بالای یک درخت پناه بردم.  

از کودکی پرسیدم : این همه حیوان از کجا آمدند؟

 

یقه پیراهن من را گرفت و به سینه ام  اشاره کرد و گفت از اینجا.

 

آیا این حیوانات کینه ها  و حرص و شهوت و خشم خود من بودند؟

حتی کینه من نسبت به آن دشمنی که از آن سخن گفتم آیا یکی از این حیوانات وحشی است که بدتر از حیوانات روی زمین است که خودم آنها را ساخته ام.

 

گاوهایی بزرگتر از یک تراکتور با پوزه گوشتخواران؛ اژدهایی سیاه و بد قیافه، آن درخت نجات، آن کودک و پاسخ شگفت انگیز او.

آن درخت کدام بخش از زندگی من است؟

آن کودک؟ 

 

این همه نماد را تخیل من نمی تواند بسازد.

یک حقیقتی دارند  خوابهای ما که پر از هنر است.

 

پی نوشت:

حتی خدا هم با نمادها سخن می گوید:

تلک الامثال نضربها للناس.

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۹۹ ، ۱۳:۰۶
کار در خانه

یک نفر که بسیار قدرت و ثروت و آدم داشت با تمام توان با من دشمنی می کرد و  تقریبا هر کاری توانست انجام داد.

 

او الان کرونا دارد و در کماست.

خواب قبرش را دیدم.

یک قبر بسیار بزرگ و پوشیده با پارچه ای سیاه. 

یک نفر گفت ببین برایش مراسم می گیرند.

جلوتر که رفتم قبری نبود  و یک زمینی ناهموار بود مثل زمینی که با بیل مکانیکی پر شده است.

یک پیر مرد نیز همراه من بود که می خواست فاتحه بخواند و از کرونا ترس داشت

 

او برای اینکه مشخص کند فاتحه برای کیست با سنگ از دور به قبر زد.

 

مثل سنگ زدن به شیطان بود.

 

آیا این تخیل است که این همه نماد را درخواب می سازد؟

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۹۹ ، ۱۲:۴۳
کار در خانه