سه خواب کوتاه
جمعه, ۱۷ آذر ۱۴۰۲، ۰۹:۱۰ ق.ظ
شب:
تصویر دو مرد که با ترس از دیوار مزرعه سرک می کشیدند. همین.
روز:
از مزرعه دزدی شده بود.
روزگار:
یک مرد تقریبا به هر کس توانست ظلم کرده بود و به من و مادر بیشتر. و در خاک دفن شد.
شب اول:
تصویر آن مرد که جلوی من و مادرم ایستاده و تقاضایی دارد و ما بی اعتنا رد می شویم.
شب بعد:
فقط صدای زوزه ای شبیه گرگ از همان مرد که از دوردست و از قعر یک دره ای که شاید کیلومترها عمق دارد شنیده می شود.
۰۲/۰۹/۱۷