خواب ها و رویاهای من

گاهی اتفاقات عجیبی رخ می دهد که هیچ توضیحی برای آن نیست. در این وبلاگ از این تجربه ها می نویسم و همچنین از رویاهایم.

گاهی اتفاقات عجیبی رخ می دهد که هیچ توضیحی برای آن نیست. در این وبلاگ از این تجربه ها می نویسم و همچنین از رویاهایم.

حیوانات درون

يكشنبه, ۲۳ شهریور ۱۳۹۹، ۰۱:۰۶ ب.ظ

به ماه زیاد نگاه می کنم و گاهی التماسش می کنم حقیقت خودش را به من نشان دهد.

 

از حیوانات هم زیاد می پرسم شما کیستید؟

 

 گاهی فکر می کنم  آنها نمادی از وجود خود ما هستند.

 

خواب  دیدم چند گاو بزرگ و سیاه که پوزه گوشتخواران وحشی را داشتند به من حمله کرده بودند. یک اژدهای سیاه و بدقیافه هم بود. چیزی مثل تمساح سیاه بدون دست و پا که پوزه مار داشته باشد.

 

من مثل همیشه به بالای یک درخت پناه بردم.  

از کودکی پرسیدم : این همه حیوان از کجا آمدند؟

 

یقه پیراهن من را گرفت و به سینه ام  اشاره کرد و گفت از اینجا.

 

آیا این حیوانات کینه ها  و حرص و شهوت و خشم خود من بودند؟

حتی کینه من نسبت به آن دشمنی که از آن سخن گفتم آیا یکی از این حیوانات وحشی است که بدتر از حیوانات روی زمین است که خودم آنها را ساخته ام.

 

گاوهایی بزرگتر از یک تراکتور با پوزه گوشتخواران؛ اژدهایی سیاه و بد قیافه، آن درخت نجات، آن کودک و پاسخ شگفت انگیز او.

آن درخت کدام بخش از زندگی من است؟

آن کودک؟ 

 

این همه نماد را تخیل من نمی تواند بسازد.

یک حقیقتی دارند  خوابهای ما که پر از هنر است.

 

پی نوشت:

حتی خدا هم با نمادها سخن می گوید:

تلک الامثال نضربها للناس.

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۶/۲۳
کار در خانه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی