خواب ها و رویاهای من

گاهی اتفاقات عجیبی رخ می دهد که هیچ توضیحی برای آن نیست. در این وبلاگ از این تجربه ها می نویسم و همچنین از رویاهایم.

گاهی اتفاقات عجیبی رخ می دهد که هیچ توضیحی برای آن نیست. در این وبلاگ از این تجربه ها می نویسم و همچنین از رویاهایم.

صورتهای شطرنجی

شنبه, ۲۱ خرداد ۱۴۰۱، ۰۸:۵۷ ق.ظ

در جایی بودم که خانم های زیادی از روبرو می آمدند و صورت همه آنها شطرنجی بود. 
من آرام بودم و به دور دست نگاه کردم تا مطمئن شوم که مشکل از چشمهای من نیست
چند روحانی از دور پیاده شدند که صورتی واضح و شفاف داشتند. 

پی نوشت: 
شاید این خواب به این دلیل است که در کلاسها به عمد عینکی ته استکانی می زنم و تصاویر دانشجویان دختر را که بعد از کرونا پوشش مناسبی ندارند مات و مبهم می بینم.

اندکی نگران چشمهایم هستم اما در عوض کلاسهایم آرام و با اعتماد به نفس بیشتر برگزار می شوند.

 

برای  آقا رحیم ارباب هم که فاتحه می خوانم از خدا می خواهم که یا من یبدل السیئات بالحسنات‌ چشمهایم را بگیر و با چشمهایی به پاکی چشمهای آقا رحیم ارباب محشورم کن. آمین  

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱/۰۳/۲۱
کار در خانه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی