خواب ها و رویاهای من

گاهی اتفاقات عجیبی رخ می دهد که هیچ توضیحی برای آن نیست. در این وبلاگ از این تجربه ها می نویسم و همچنین از رویاهایم.

گاهی اتفاقات عجیبی رخ می دهد که هیچ توضیحی برای آن نیست. در این وبلاگ از این تجربه ها می نویسم و همچنین از رویاهایم.

حرم در پشت درهای بسته

دوشنبه, ۷ مهر ۱۳۹۹، ۱۰:۰۶ ق.ظ

تقریبا اولین تابستانی بود که مشهد نرفتیم.

در یکی از شبهای همین تابستان در خواب از کنار درهای بزرگ حرم رد می شدم و در ذهنم بود که حرم تعطیل است. خادمها هم پشت در بودند که کسی وارد نشود.

 

اما یک در نیمه باز بود و آنها مانع من نشدند. داخل رفتم.

حرم پر از زائر بود.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۷/۰۷
کار در خانه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی