خواب ها و رویاهای من

گاهی اتفاقات عجیبی رخ می دهد که هیچ توضیحی برای آن نیست. در این وبلاگ از این تجربه ها می نویسم و همچنین از رویاهایم.

گاهی اتفاقات عجیبی رخ می دهد که هیچ توضیحی برای آن نیست. در این وبلاگ از این تجربه ها می نویسم و همچنین از رویاهایم.

خواب بیماری

شنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۹، ۰۹:۳۷ ق.ظ

زمستان بود و من خواب دیدم دخترم درچار گازگرفتگی شده است و نزدیک است خفه شود. بلند شدم و دیدم مشکل خاصی نیست.

دخترم چند روز بعد در اتاق عمل بود. آپاندیس داشت و دیر متوجه شدیم و بدن او عفونی شده بود.

 

چند سال پیش هم خواب دیدم در بازوی دست چپ خود من چند غده چرکی وجود دارد. خوب چک کردم و چیزی نبود. اما در همان محل از بازوی دست دیگرم یک غده کوچک بود که عمل کردم و مشکلی وجود نداشت. 

این دومین عمل جراحی زندگی من بود و مثل عمل اول هیچ کس در خانه متوجه نشد من برای عمل جراحی بیمارستان رفتم.

 

چند روزی هم هست که در همان محل از بازوی دست چپ خودم که چند سال پیش خواب دیده بودم، یک غده کوچک پیدا کرده ام. اگر بماند یک عمل کوچک پنهانی دیگر هم هست که باید انجام دهم.

پنهانی به این دلیل که همیشه فکر می کنم ما حق نداریم غمهای این جهان را افزایش دهیم. به همین دلیل است که مادرم که دو هفته پیش از دنیا رفت در محل کارم تا توانستم عادی رفتار کردم تا همکاران کمتری متوجه شوند.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۴/۲۸
کار در خانه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی