خواب ها و رویاهای من

گاهی اتفاقات عجیبی رخ می دهد که هیچ توضیحی برای آن نیست. در این وبلاگ از این تجربه ها می نویسم و همچنین از رویاهایم.

گاهی اتفاقات عجیبی رخ می دهد که هیچ توضیحی برای آن نیست. در این وبلاگ از این تجربه ها می نویسم و همچنین از رویاهایم.

واژه ها

جمعه, ۲۱ دی ۱۴۰۳، ۱۱:۱۹ ق.ظ

او هیچ وقت از شوهر خود حرف نمی زد. 
فقط یک بار عصبانی شد و به من گفت: "شوهرهای ما نمیر هستند" یعنی خسته شده ام و نمی دانم چرا شوهرم نمی میرد. 
یک هفته بعد شوهر او مرد.

یک نفر دیگر هم برای تمسخر به بچه ها نگاه کرد و گفت: نگران نباشید. پدرتان سرطان دارد و به زودی خواهد مرد.
شاید حتی اولین بار بود که در تمام زندگی واژه ی سرطان را در خانه به کار می برد.

همان روزها متوجه شد خواهر خودش سرطان دارد. 
 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳/۱۰/۲۱
کار در خانه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی